نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است
حیف باشد که ز کار همه غافل باشی
سال ۸۸ مبارک
سال گاو
حکایت جالبی است :
فراموش شدگان فراموش کنندگان
را هرگز فراموش نمی کنند
من عشقم را به زبان آوردم
و قلبم را برای او گشودم
سرد و لرزان با ترسی مرگبار
بعد ها مسافری بر سر راهش پیدا شد
و او رفت .....
ساکت و نامرئی مثل باد .